اولین مروارید عشقم
مبین داره یه دندون قند میخوره از قندون
فرشته ی مهربون آورده براش یه دندون
سلام سلام صدتا سلام من اومدم بادندونام
میخام نشونتون بدم صاحب مروارید منم
یواش یواش و بی صدا شدم جزو کباب خورا
١٧مردادماه خونه مامان بابایی بودیم که متوجه شدیم آقا مبین صاحب یه مروارید کوچولو شده
هممون خیلی خوشحال شدیم عزیزم
٢هفته بود خیلی غرغرو شده بودی و مدام گریه میکردی من نامردو بگو فکر میکردم الکی داری بهونه میگیری نگو داشتی درد میکشیدی
اگه بی حوصلگی کردم ببچش مامانی.
دومین دندونت هم به فاصله چند روز نیش زد.
و ما یه جشن دندونی کوچیک برات گرفتیم
این کیک خوشگلت
اینم عکست کنار لیلا کوچولو
سومین و چهارمین دندونت هم اواسط مهرماه در اومدن که خیلی اذیتت کردن تا دربیان
خیلی بیشتر از قبلیا.